مهدی باوران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

و ما محمد الا رسول

31 مرداد 1404 توسط طرفه اصفهاني

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در آیه ای فرموده:

وما محمد الا رسول

قد خلت من قبله الرسل 

افاین مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم

و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا

و سیجزی الله الشاکرین

و در آیه ای دیگر:

قل لا اسآألکم علیه اجرا الا الموده فی القربی

ارتباط آیات:

در آیه اول؛ پس از محمد از راهی که او نشان داد برای بعد خود بر نگردید و پیرو اهل بیت او باشد و این مودت اهل بیت اوباتوجه ب آیه دوم اجر رسالت ایشانست ؛ به عبارتی شکر گزاری از زحمات پیامبر ص اینست و خدا شاکران پاداش میدهد

 نظر دهید »

به جای شیطان

22 تیر 1404 توسط طرفه اصفهاني

بسم رب آدم

گاهی به ذهنم میرسد شیطان که این همه سال با خدا دوست بود و او را عبادت میکرد، چطور حاضر شد ناگهان با او بهم زند و دیگر طعم سجده بر خدا را نچشد؟

بر فرض هم که چنین کرد آیا به دلش نیفتاد که لااقل طبق عادت بخواهد سجده ای بمحضر پروردگارش بکند؟

آیا دلش تنگ نمیشد؟ 

 

به خودم آمدم ، مرا با او چکار

فرق من با شیطان چیست؟اگر نافرمانی پروردگارم را کنم؟

آیا دل من هم تنگ شده برای او ؟ آیا متوجه هستم که با مافرمانی خودم را از او دور کرده ام

آیا وقت بازگشت من نرسیده؟

 

الم یأن للذین آمنوا ٱن تخشع قلوبهم لذکرالله و ما نزل من الحق و لا یکونوا کالذین اوتواالکتاب من قبل فطال علیهم الٱمد فقست قلوبهم و ان کثیرا منهم لفاسقون

( سوره حدید ،آیه ۱۶)

آيا كسانى را كه ايمان آورده‌اند وقت آن نرسيده كه دل‌هاشان در برابر ياد خدا و آن‌چه ازحق فرود آمده خاشع شود، و چون كسانى نباشند كه پيش از اين كتاب آسمانى داده شدند اما زمانى دراز بر آنان گذشت پس دل‌هاشان سخت شد و بسيارى از آنان بدكار و نافرمانند؟!

 

اگر دلمان نرم شد توبه کنیم

آری 

شاید شیطان هم به ذهنش رسید توبه کند ولی آنقدر پشت گوش انداخت که دلش سخت شد.

 

(رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک ان یحضرون )

 نظر دهید »

تسلیت عاشورایی

16 تیر 1404 توسط طرفه اصفهاني

باسمه تعالی

ای که در عرش خدا مسند حکم عالمین را بگرفتی
ای حسینی که جهان را میزبانی
نظری کن ضعفا را ز کرم ما میهمانیم

 

حماسه عاشورای حسینی بر قلب مقدس امام زمان و شیعیان و محبان حسینی تسلیت باد🏴🏴🏴🏴🏴🏴


«اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه‌السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع الامام المهدی المنتظر»

#هیهات منا الذله

 نظر دهید »

قدم به صراط مستقیم

16 تیر 1404 توسط طرفه اصفهاني

باسم رب الحسین ع

دنیا را رها کن حتی اگر علاقه به ان داری جز انچه تو را وسیله شود به حق.

 نظر دهید »

راهکار ساده شک نکردن در رکعات نماز

08 خرداد 1403 توسط طرفه اصفهاني

باسمه تعالی

برای شک نکردن در نماز یه راهکار ساده وجود داره؛

اونم اینکه در رکوع و سجده ها ی هر رکعت ذکر مخصوصی بذارید

مثلا در رکعات ۱ و ۳ بعد ذکر رکوع و سجده ها ۳ بار سبحان الله نیز گفته شود

و در رکعات ۲و ۴ بعد ذکر رکوع و دو سجده صلوات هم بفرستید

و صرفا در رکعت ۴ بعد صلوات و عجل فرجهم هم بگویید

 

برای شک بین ۱سجده و ۲ سجده مثلا فقط در سجده ذکر شریف وعجل فرجهم را بگویید یا یک فرقی با سجده اول داشته باشد مثل و عجل فرج آل محمد در سجده دوم🌷🌷🌷

قبول باشه

یاعلی

برا همه دعا کنید

 نظر دهید »

ضد خوره

08 خرداد 1403 توسط طرفه اصفهاني

باسمه تعالی

گاه شده فکری مثل خوره بجانت میفتد؟

نمیخواهی فکر چیز منفی یا کسی باشی که شایستگی بودن در فکر تو را ندارد مثلا بخاطر ناصالح بودن و حتی در عین اینکه میترسی مبادا مثل او شوی ولی بیادش میفتی و حتی فکرش آزارت میدهدحتی اگر از بدی او در شگفت بوده باشی

ولی این را بدان ذهن و روح تو مقدس تر از آنست که جز خداو رنگ و بوی او، رنگ و بوی دیگری را ب آن وارد کنی .

حال چ کنیم که او خود بی اجازه وارد میشود؟

نماز

آری در نماز حکمتهای بسیاری است یکی از آن ها اینست:

یاایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون( ۲۱ بقره)

فرموده ای مردم عبادت پروردگارتان را کنید تا تقوا یابید.

پس باعبادت که نماز مظهر آنست، میتوان خود را وقایه و حفظ کرد از هر چه غیر اوست.

و این اعلامی است به خود و بقیه و خدای خود که من عبد توم پس از غیر تو بیزار.

 

 نظر دهید »

تلنگر سرود

08 اردیبهشت 1403 توسط طرفه اصفهاني

به نام اعظم و اجلّ رب
بغضی است در گلوی این، مخلوق تو
آهی است اما نآید برون از عمق اعماق وجود
اشکی است ولی، نآمدنی
میخوانمت ولی من در کجا تو تا کجا
آه میکشم از پستی ام
آه ای خدا رحمی بکن رحمی بما
رحمت نمودی پیش ازین
دادیم چ خوب حق تو را
از یاد خود بردیم تو را
آه ای خدا آه ای یگانه معبود ما
کردیم چ خوب عبادتت
سستی ب هنگام نماز
میخوانیمش فقط، راحت شویم
رودربایستی چرا، اقامه کو؟ خواندی زحفظ، احسنت تو را!
یا رب بده تو مشعلی یارب مبادا بگیری
من را ب آنچه من سزام

 

سکوت کن گاهی مگو ؛ “یارب” به لب، با قلب گو
گاهی مگو با قلب هم ، سر اندرون، اعمال بین
گفتی که میکنم فلان، الان کو؟ زاد تو کو؟
وعظ میکنی؟ خائن مشو، با دست گو
یارب تو گفتی خوانیدم، نز دیک هستم من اجابت میکنم
یارب تو نزدیکُ ماییم چ دور
دلتنگ تو شعری را سرود

یاد میکنم از سختیام
آخر چ خوب دستم گرفت
عباس حیدر با حسین
راحت شدم با ذکر رضا
رضاست مولایم رضا

 نظر دهید »

چرا تکثیر و بقای نسل با ۲نفر؛ زن و مرد؟ چرا ولادت عیسی مسیح از تنهاواسط یک زن نه مرد ؟

11 دی 1402 توسط طرفه اصفهاني

برای اثبات یکتایی خدا

تا بداند فقط خدا یکی است و خلق میکند آنها ۲ نفرند و طبعا ۲ خدا نمیشود خلق کنند پس صرفا سببند در خلقت .

حالا اگر گفتید چرا از یک زن تنها فرزند ( عیسی مسیح علیه السلام) متولد شده اما از یک مرد تنها نه؟ و هیچگاه از مرد تنها فرزند نیامده؟

 نظر دهید »

تفسیر "یااخا ادرک اخاک"

04 دی 1402 توسط طرفه اصفهاني

بسم رب الرحمن و الرحیم بالمومنین

امشب در منبر زهرایی شنیده‌ام فلسفه ای ز گفتار شخص نورانی

در فضای پر ازخون، ابری،همه تشنه ولی چشم‌ها بارانی

یک برادر شده سنگر زبهر حسین، اهل و عیال حسین ع

زده تا عمق لشکریان عدو تا صله آردآبی ساقی عطاشای حسین

چشم پوشید زآب و شد غرق خون  بهر مولای خودش

او برادر اوست لیک صدا میزند او را به مولایَ حسین

دست از یاری او کی شود بردارد

هیچ گاه هرگز تا تنش روح در بدن دارد

آه اما تا بفرق سرش رفت تیغ عدوی لعین

افتاد عباس ز اسبش نقش زمین

اینجا صدا زده گویا: یار تو بودم باتمام توان محبوب

لیک برادرمن یاریت شده الان در ورای توانم بیا ببین درکم کن

 

 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 نظر دهید »

خاطره از طرح امین در اغتشاشات پارسال

14 آذر 1402 توسط طرفه اصفهاني

باسمه تعالی

پارسال بااشتیاق در طرح امین پذیرفته شدم دوره ها را حضوری و مجازی گذراندم

در مدرسه ای دبیرستان که آن زمان ( ۴۰۱) خیلی رغبت ب دبیرستان نمیکردند و بیشتر ابتدایی و دور اول متوسطه ارسال ها بود احیانا ب این دلیل که دبیرستانی ها دیگر شکل گرفته و کاریشان نمیتوان کرد.

خلاصه رفتم و قلبا با بچه ها ارتباط گرفتم با کلیت آنها و تازه هم از کربلا آمده بودم و سرماخورده…

اما سر صف نمیرفتم خصوصا اینکه بعضا سر صف ارگ مینواختند بشدت بدم می آمد.

خدایا چه زمانه ای شده

آلات موسیقی در مدرسه اسلامی

ب پرورشی گفتم قضیه چیه؟ با خوشحالی و ب خود بالی گفت بله ما مسابقات موسیقی داریم-

یاخدا! به داد رس

بگذریم 

در مدرسه هر روز تقریبا صدای اعتراض آزادی پخمگی بلند بود از کلاسها و پرورشی میدوید کلاسها را ساکت کند.

من اما مواجه نمیشدم و از درست کردن برگه و مقوا و مطالب زدن بر دیوار شروع کردم.

در اوج نا امیدی آنان ، پیامهای ساده و عمیق بر دیوارها میزدم مثلا: او می آید .

و اطراف آن با آیه های قرآنی مرتبط با معنا و کارهایی هنری انجام میدادم .

برای وفات حضرت سکینه س و معرفی الگوی دختر بودن کارهای ایشان از جمله جلسات شعر و برگزاری با حیا توسط ایشان زدم به اقصا نقاط کنار کلاس ها و نمازخانه و…در داخل قالب ترنج

مدیر کارهایم را دید و در عین اینکه توصیه میکرد ارتباط عاطفی با بچه ها بگیرم ( او از دلم احتمالا خبر نداشت و اینکه من گرفته بودم و بازخورد آنها را هم خود میدیدم مثل چشمکها و …از افرادی که حتی به انها کاری هم نگفته بودم) از کارهایم تعریف میکرد و اینکه میگفت من بااینکه قبلا معاون پرورشی بودم ولی این هنرها را نمیتوانم درست کنم.

بگذریم.

در حیاط بودم مقداری خوراکی ب بچه هایی که روی سکو بودند تعارف کردم هیچ کدام برنداشتند ولی همین قدر بود که دیدند من اخلاق خوبی داشتم و انها خود موضع گرفتند.

رفت تااز پنجره اتاق  دیدم هنوز آن عده دانش آموز  در حیاط نشسته اند ظاهرا معلم نداشتند

ب پرورشی گفتم چه شده اینها اینجا؟

گفت معلم ندارن و تا زنگ بخورد نباید از مدرسه بروند.

گفتم بروم سرشان؟ گفت اینها فایده ای ندارند.

به هر حال بنا شد بروم و بهشان گفتم بیایید نماز خانه . گفتند حال نداریم کفش بکنیم.

گفتم خب پس طبقه سوم بیایید. برخی باز غر زدند وای حال نداریم از پله … من گفتم دستت را بده من گفت خب خودم می آیم تا بالاخره آمدند و مقداری راجع ب خدا با آنها صحبت کردم  و هیچ صدایی هم بلند نشد و آرام بودند رشته ریاضی بودند و سوال هایی هم کردند  و جوابهایی دادم و کلاس آرامشبخشی بود در آن زمان طوفان فتنه ها.

رفت تا یک روز جشن میلاد نبی ص در نماز خانه گرفتم و با همه موانع بالاخره موفق ب این کار شدم.

با ۲یا۳ نفر از بچه ها نمازخانه را تزیین کردیم و کسی که بیشتر از همه ب من کمک کرد دختر دست اندر کار مسجد محله مان بودو دختر خوبی بود و  امسال هم عقد کرد.

مادرم را بعنوان مداح اوردم ولی نگفتم مادرمست ولی بچه ها آخرش بو بردند.

خیلی بهشان خوش گذشت و البته برخی کمی دلگیر شدند که چرا زمان را طوری نگذاشتم که به ساعت کلاس آنها نخورد و آنها هم بتوانند علاوه بر زنگ تفریح زنگ کلاس راهم بمانند.

بچه ها به جای هدر دادن انرژی خود براه منفی اینجا با دست و شادی و شعر میلاد نبی شادی میکردند و صداها بلند بود.

ناگاه پرورشی آمد و ب من  گفت خانم چ خبره چرا در نماز خانه ازین خوراکی ها( که پخش شده بود)ریخته؟ اینجا میخان نماز بخونن.

تحمل این داد وسط آن جمع و غافلگیر شدنم سخت بود و من یمقدار تو هم رفتم و این برای بچه های سری بعد ملموس شده بود.

این داد موجب خستگی من شد بمقداری که چ بسا تمام آن کارها برای جشن مرا آنقدر خسته روحی نکرده بود.

جالب آنکه بعدها افرادی هم ک نماز نمیخواندند می آمدند تا چیزی که از تزیینات شنیده بودند را در نماز خانه بعینه ببینند.

رفت تا آنکه باآن حال خسته بسمت اتاق پرورشی میرفتم و پرورشی ب من گفت بروم سر کلاس۱۲ ادبیات.

من که بسیار خسته بودم گفتم باشد ولی ۱۰ دقیقه دیگر تا کمی استراحت کنم و کمی اطلاعات از آنها بدست آورم.

خلاصه رفتم و تمام حرفهای ناهنجارشان را با حوصله شنیدم و حتی پای تابلو نوشتم تا یک ب یک پاسخ دهم ولی خب آنها که ماهواره ها گوش دلشان را بسته بودند و کلا برخی گویا حرف را نمیفهمیدند و تعبد ب حرف غربی ها یافته بودند حرف های مرا کمتر میپذیرفتند یا بخیال خود باید جلوی حرف زدن ما را میگرفتند تا مبادا حرفی ب گوش بقیه بخورد و با دست و هورا مانع جواب میشدند.

تاآنکه ۲نفری اجازه خروج گرفته برای اموری ولی خبر ب پرورشی بردند و پرورشی آمد و گفت ب من بس کنم.

حدود ۱۰ نفر والدین با مدیر تماس گرفته بودند که این که بوده و این حرف ها چه بود که در مدرسه ب اینها زده شده .

و مدیر گفت وارد سیاست نشوم دیگر.

خبر رسید ب مرکز امین!

از چ راهی نمیدانم

بدون هماهنگی من مسئول ناحیه ب مدرسه آمد و با مدیر صحبت ننود

و بعد ب من گفت اینها اصلا نمیخواهند تو اینجا باشی

راست میگفت یا دروغ خدا میدانست.

بعد هم مسئول طرح امین خانم موسوی ب من گفت یا فردا بیا یا حذف میشوی.

من که عینک خوشبینی ب همه خصوصا طرح امینی ها ب چشم داشتم بدون اعتراض ب این لحن حرف زدن رفتم 

چ برخورد سخیفی 

چ چیزها که ب من نبستند و حمایت که هیچ طلبکار هم شده بودند.

واقعا شکم برد که اینها از چ قماشیند آیا مزدور یا…

خلاصه بد کردند ب من و مرا از رفتن ب طرح امین باوجود علاقه من ب آن و باوجود نیاز بچه ها ب من نوعی باز داشتند

و امسال هم از آه دل من برکنار شدند و فرد دیگری جای او را گرفت.

آری اینجا دنیاست صحنه زیبای هنرمندی ما

خرم آن نغمه که یار خواهد و مردم بسپارند به یاد

 

 

 

 

 نظر دهید »

چه زیباست فاطمه در آغوش خدیجه

04 بهمن 1400 توسط طرفه اصفهاني

 

چه زیباست فاطمه در آغوش خدیجه

چه گرهی خورده نگاهش به لبخند خدیجه

گوارای وجودت ای بانوی‌شرف،مادر زکیه
این دختر رحمت و مطهّر به روز محشر شود شفیعه

یک گرد رکاب تو بیرزد به همه مشرکان مکه

بر بال ملائک، تو فاطمه سرور زنان آوردی

زنهای مهتر جهان همه تهنیت دهند تو را به بانوی صفیه

روشن از وجود زهرا شده آسمان و زمین شهر مکه

پر شد از نور سفید وزردو سرخ او هر خانه مکه

منجی زنان ستمدیده آمد ای زنان بشارت باد

منجی عالم زاو میرسد آخر ای جهان بشارت باد

 از عرش خدا نور دو چشم احمد فرو آمده مبارک باد

نازل شده شان نزول هل اتی زهرا

خیر کثیر او رسیده پدر را عطا از الله


میلاد دخت خاتم الانبیا محمد مصطفی صلی الله علیه و اله مبارک باد???????????????????????????

 

شاعران عزیز به گروه شعر دعبل در ایتا بپیوندید و اشعار خود را به اشتراک بگذارید:

https://eitaa.com/joinchat/4210688130G371424a1de

 نظر دهید »

نقش لااله الا الله در اخلاق حسنه

27 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

وقتی از خود مالکیتی نبینی و هیچ خدایی جز خدای یکتا را فاعل حقیقی ندانی، ا ز مردم بخاطر کارهای بدشان طلبکار و دلخور نشوی و کار آنها را کفاره گناهت و یا فعل خدا ب خود دانی ک ارحم الراحمین است

 نظر دهید »

فواید لعنت

27 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

وقتی کسی رالعنت میکنی یعنی خط خود رااز خط اوجدامیدانی ،

حال اگر پایت زمانی لغزید و به خط او نزدیک شدی مثلا ظالم شدی درحالیکه قبلا میگفتی” لعنة الله علي الظالمين” و … يادت مي أيد كه قبلا ميگفتی لعنة الله علي الظالمين ياهر عذابي راار خداا برايشان ميخواستي وهمين ترس از اينكه مستحق لعنتي كه خود بر ظالمان روا داشتي نشوي ؛ عامل بازدارنده تو ميشود از ظلم ( ميتوان به ظلم نفس هم عموميت داد علاوه بر ظلم بمردم وخدا چنانچه مستکبرین جهان چون ترامپ و نتانیاهو و… میکنند)

 نظر دهید »

درسهای از .....کرونا

24 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

کرونا باتمام شر بودن و نحوستش درسهایی به بشرآموخت و راه هایی گشود( گویاورای هر شری رحمن خیر هم قرار میدهد):

۱. دربرخی کشورهای خارج که روبنده را برای زنان بعلت پوشاندن چهره ممنوع اعلام کرده ؛ زدن آن رامنوط به پرداخت جریمه های سنگین نمودند ( باوجود شعارهایی که دم از آزادی عمل میدهند) سبب حذف چنین جرائمی شد چرا که همه ملزم به پوشاندن چهره خود باماسک شدند

۲. ثابت شد خیلی از برون رویها و در نتیجه رفت و آمدها را چه با وسایل نقلیه چه غیره را میتوانستیم حذف کنیم و یا کمتر کنیم مانند رفتن به مدرسه و سایر کلاسها و مشاغل واینکه باپیشرفت تکنولوژی الکترونیکی و ارتقای آن میتوان در بسیاری هزینه ها و مسائل مانند سرویسهای مدارس ، ترافیک ناشی از اتومبیلهای شخصی و… صرفه جویی نمود

۳. بسیاری مراسمات و تشریفات قابل حذف اند و اضافی و میتوان اصل کار را انجام داد مانند هزینه های سرسام آور برخی مراسمات ازدواج ومابعد آن و یا دسته گلهای گران قیمت برای اموات و غیره

۴. بنیاد خانواده نقش اساسی ومهم در زندگی دارد و بسیاری مراسمات مانند روضه و.. رامیتوان در خانه و برای اهل آن اجرا کرد(اگرچه روضه های باجمعیت بیشتر شاید بهتر باشند) 

۵. ثابت شد ” وقرن فی بیوتکن” در این زمانه هم قابل اجراست و زنان و دختران میتوانند در خانه باشند و لذا خودشان و نیز  جامعه در سلامت روحی و به دور از افسردگیها و تبعات اختلاط زن و مرد قرار گیرندو درعین حال هردو صنف زن و مرد فعال بوده زنان، نقشهای مهم خود در خانواده را بهتر ایفا کنند.

۶.نظر شما چیه؟؟؟

اگر موارد دیگری سراغ دارید در نظرات بنویسید

 نظر دهید »

ابعاد مغز یک کاریکاتوریست!

21 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

مغز یک کاریکاتوریست تا چه حد میتواند کوچک باشد که پیامبر رحمت را چنین به سخره بگیرد؟

آنقدر کوچک و کوچکتر تاحدی که بخاطر کوچک کردن مغزش مستحق عذاب آتش شود

۸ میلیون فروش نشریه که هیچ؛  میلیادها هم ازتو خرید کنند باز نمیتوانی عزت خدا و رسول ص را نزد مسلمین ذره اي خدشه دار کنی!

آری ؛تو کجا و آیه های قرآن که میفرماید :

” فلله العزة و لرسوله و للمؤمنين و لكن المنافقين لايعلمون" 

(سوره منافقون)

پس وای برتو و همدستان خوارت؛ که چند روزه دنیای خود را به چه فروختند$

فروختند و درازای آن آتش به جان خود خریدند!!

 

 نظر دهید »

ابن مکه و المنا

14 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

در شبکه سعودی مکه رانشان داد احادیثی از پیامبر ص را میخواند از اهل سنت و …

دوربین را بر ماه امشب در آسمان برد، به ذهنم آمد این ماه برای چه کسی در مکه میتابد و که را مینگرد؟

آیا برای سنی ها و وهابی هایی که مردمی بی گناه را میکشند و بعد طواف خانه را میکنند؟

این ماه به امام زمان میتابد و غربت او را مینگرد و بی تاب ظهور تو مولاست??

 

 نظر دهید »

سب علی!

13 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

چه آرام نشسته ایم!

علی علیه السلام را هر بار بر منبر ها سب میکردند؛

میدانی یعنی چه؟

تابحال شده چند کلمه از کسی بدی بشنوی ؟

ولو اورا نشتاخته باشی از قبل

ویاشناخته باشی اما سطحی

چه حسی نسبت ب او به تو دست خواهد داد؟

الم یان للذین امنوا ان یدفعوا عن مولاهم دفعا؟

آیا وقت آن نیست که از مولای مظلوم و امام متقینمان دفاع کنیم ؟

مگر نه اینست ک تاریخ را تکرار میکنند؟

آیا حقش نیست که با شدت بیشتر آن غرض ورزان را سب و لعن کرد؟

گرچه حق آنان بیش ازآن است چرا که هم خبث درون دارند و هم تهمت به پاکان اهل بیت زدند !

لطفا ساکت نباشیم

وگرنه کربلا را بدنبال خواهد داشت….

لطفا از رهبرمان سید علی دفاع کنیم تا هجمه ی حرفهای دشمن علیه ایشان و پیروی مردم ناآگاه از انان ماجرا ساز نشود#

 نظر دهید »

اوه؛ دوباره یادم رفت؛ اینجا بهشت نیست!

11 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

خدایا مرا ببخش که گاهی فراموش میکنم اینرا که:

اینجا، این محل، بهشت نیست ، دنیاست یعنی جایی که از بهشت به اونجا سقوط کردیم

آه دنیا!

کاش بیشتر راجع بهش فک کنم

عمیق و عمیقتر؛

که اینجا محل برآوردن تمام توقعات من نیست

حرص نخور

حق باتوست ولی اینجارو اشتباه داری میای 

اینجا ظرفیت گوهره وجودی تورا نداره

پس لطفا بیخود دست و پا نزن سایز اینجابشی 

فکر هم نکن تو الکی گنده ای باید کوچکتر بشی?

پس مواظب باش خودتو الکی نفروشی اینجا

تا روز قیامت از حسرت خورندگان نباشی???❤☝️?

 نظر دهید »

آیات قدسی قرآن از زبان مقدس حسین علیه السلام

10 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني
آیات قدسی قرآن از زبان مقدس حسین علیه السلام

آیاتی که امام حسین(علیه السلام) هنگام عزیمت از مدینه تا کربلا و هم چنین سر مبارک شان از کربلا تا شام خواندند، چه بود؟
 
 
با تحقیق در منابع تاریخی و حدیثی، چنین بر می آید که امام حسین(علیه السلام) در مسیر حرکتشان از مدینه تا کربلا در جایگاه های مختلف به تناسب آیاتی را تلاوت فرمودند که در دو قسمت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا بیان می شود.

الف. آیاتی که امام حسین(علیه السلام) هنگام خروج از مدینه و رهسپارشدن به سوی مکه خواندند، عبارت اند از:

1. در شب یک شنبه بیست و هشتم ماه رجب، هنگام خروج از مدینه و رهسپار شدن به سوی مکه که فرزندان، برادرزادگان و برادران حضرت نیز با بیشتر خاندانشان همراه ایشان بودند جز برادرشان محمدبن حنفیه؛ این آیه شریفه را قرائت فرمودند:[1] «فخرج منها خائفاً یترقب قال ربّ نجّنی من القوم الظالمین»؛[2] موسی ترسان و نگران از آن جا بیرون رفت [در حالی که ] می گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستم کاران نجات بخش». طبق این آیه، حضرت موسی(علیه السلام) برای رهایی از شرّ فرعونیان از مصر به سوی مدین خارج شد. امام حسین(علیه السلام) با خواندن این آیه حال خروج خود را از شهر مدینه به حال خروج حضرت موسی(علیه السلام) از مصر تشبیه کرده اند که آن حضرت از ترس فرعون مصر ناچار به ترک شهر و دیار و فرار از شهر گردید، و امام حسین(علیه السلام) نیز به خاطر فرعون زمان خود مجبور به ترک دیار و خانه و کاشانه خود شدند.

2. وقتی آن حضرت در ماه شعبان به مکه وارد شدند، این آیه شریفه را خواندند:[4] «و لمّا توجّه تلقاء مدین قال عسی ربّی أن یهدینی سواء السبیل »؛[5] و چون به سوی [شهر] مدین رو نهاد [با خود] گفت: «امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند».

ب. آیاتی که امام حسین(علیه السلام) در مسیر رهسپار شدن به سوی عراق و کربلا به مناسبت هایی قرائت فرمودند، به شرح زیر است، و گفتنی است که امام حسین(علیه السلام) در این مسیر به کوفه نرفتند.

3. وقتی امام حسین(علیه السلام) از مکه بیرون آمدند، فرستادگان عمرو بن سعید بن عاص به فرماندهی یحیی بن سعید راه آن حضرت را گرفتند و گفتند: «بازگرد! کجا می روی؟» اما امام حسین(علیه السلام) مقاومت کردند و روان شدند و دو گروه به جلوگیری همدیگر پرداختند و تازیانه ها به یکدیگر زدند. امام حسین(علیه السلام) و یاران آن حضرت به سختی مقاومت کردند. پس از آن، امام حسین(علیه السلام) به راه خویش رفتند که بر او فریاد زدند: «ای حسین! مگر از خدا نمی ترسی؟ از جماعت بیرون می شوی و میان این امت تفرقه می اندازی!»، امام حسین(علیه السلام) این آیه شریفه را خواندند:[6] «لی عملی و لکم عملکم أنتم بریئون ممّا أعمل و أنا بری ء ممّا تعملون»؛ عمل من برای من، و عمل شما برای شماست! شما از آنچه من انجام می دهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام می دهید بیزارم!

4. در اثنای سفر امام حسین(علیه السلام) به عراق، خبرهای ناگواری به امام(علیه السلام) رسید که شهادت جناب مسلم بن عقیل، هانی، قیس بن مسهر صیداوی و عبدالله بن یقطر از آن جمله بود.[7] وقتی خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی را به حضرت امام حسین(علیه السلام) دادند، چشم هایشان پر از اشک شد و این آیه شریفه را تلاوت کردند:[8] «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا»؛[9] در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

5. عبد الله و منذر اسدی وقتی در ثعلبیه[10] به امام حسین(علیه السلام) خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی را دادند، امام(علیه السلام) فرمودند: «إنا لله و إنا إلیه راجعون»؛[11] ما از آن خداییم و به سوی او بازمی گردیم. و امام(علیه السلام) پیوسته این جمله را تکرار می فرمودند.[12]

6. پس از آن که عبید الله بن حر جعفی دعوت امام حسین(علیه السلام) را نپذیرفت و گفت اسبم را به شما هدیه می دهم! امام از وی روی گرداندند و فرمودند: «حال که در راه ما از نثار جان دریغ می کنی، ما نیز به مال تو نیازی نداریم»، سپس این آیه را تلاوت فرمودند:[13] «و ما کنت متّخذ المضلّین عضداً»؛[14] و من هیچ گاه گمراه کنندگان را دستیار خود قرار نمی دهم!».

قرآن خواندن سر مبارک امام حسین(علیه السلام) بر نیزه

 قطب راوندی از منهال بن عمرو روایت کرده است که گفت: به خدا سوگند که در دمشق بودم، سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را بر نیزه کرده بودند و در پیش روی آن جناب، کسی سوره کهف می خواند. چون به این آیه رسید: «أم حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً» به قدرت خدا، سر مقدس سید الشهداء(علیه السلام) به سخن درآمد و به زبان فصیح گویا، گفت: امر من از قصه اصحاب کهف عجیب تر است. (15)

و ابن شهرآشوب می نویسد:

 روی ابومخنف عن الشعبی انه صلب رأس الحسین بالصیارف فی الکوفة فتنحنح الرأس و قرأ سورة الکهف إلی قوله: «انهم فتیة آمنوا بربّهم و زدناهم هدی» فلم یزدهم إلا ضلالا. و فی أثر انهم لما صلبوا رأسه علی الشجرة سمع منه: «و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون». وسمع أیضا صوته بدمشق یقول: لا قوّة إلا بالله. و سمع أیضا یقرأ: «انّ أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا»، فقال زید بن أرقم: أمرک أعجب یابن رسول الله.

در روایتی آمده است که هنگامی که سر امام حسین(علیه السلام) را از درختی آویزان کردند، از آن سر، صدای خواندن آیه «سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون» شنیده شد.

و در گزارشی دیگر، در دمشق، صدای خواندن «لا قوة الا بالله» و «أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجباً» شنیده شد. زید بن ارقم وقتی این صداها را شنید گفت: ای فرزند پیامبر خدا! کار تو بسیار شگفت است.(16)

              “الا لعنة الله علي الظالمين”

 

 

/منابعی که مدارک قرآن خواندن سر مبارک امام حسین(علیه السلام) بر نیزه را نقل کرده اند، عبارت اند از:

الثاقب فی المناقب- ابن حمزة الطوسی- ص 333/ مدینة المعاجز- السید هاشم البحرانی- ج 4- ص 123

 بحار الأنوار- العلامة المجلسی- ج 45- ص 121/ تاریخ مدینة دمشق- ابن عساکر- ج 22- ص 117 - 118/ الارشاد، شیخ مفید/ لهوف، سیدبن طاووس/ نفس المهموم، شیخ عباس قمی و….

________________________________________

[1]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد/2/35؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی/1/435.

[2]. قصص، 21.

[3]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیب/2/137؛ طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن/20/34.

[4]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد/2/35 - 36.

[5]. قصص، 22.

[6]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک/5/385؛ ابن نما حلی، نجم الدین جعفر بن محمد، مثیر الأحزان /39.

[7]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد/2/70 - 76.

[8]. جزری، عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ/4/50.

[9]. احزاب، 23.

[10]. «ثعلبیه»؛ نام یکی از منزلگاه های نزدیک کوفه است که امام حسین(علیه السلام) در مسیر خود از آن جا گذشتند. این مکان، به نام ثعلبه، مردی از بنی اسد است که در آنجا فرود آمده و ساکن شده و چشمه ای حفر کرده بود (یاقوت حموی، شهاب الدین ابوعبد الله، معجم البلدان2/78 - 79؛ در این محل که قناتی داشته، امام حسین(علیه السلام) بار افکندند و یک شب آن جا ماندند.

[11]. بقره، 156.

[12]. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد/2/74.

[13]. مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین(علیه السلام) /194؛ شیخ صدوق، الأمالی/ص154.

[14]. کهف، 51.

 15-الخرائج والجرائح- قطب الدین الراوندی/2/577.

16- مناقب آل أبی طالب- ابن شهرآشوب/3/218.

منابع:

مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

مرکز پاسخ گویی به مسایل دینی

 نظر دهید »

ذلت نفس یاکرامت نفس؟؟

08 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

تابحال به این دو فکر کردید؟??

طوبی لمن ذل فی نفسه

خوشا بحال کسی که خود را کوچک میشمارد…

(حکمت ۱۲۳ نهج البلاغه)

من هانت علیه نفسه فلا تامن شره

هرکس نفس خود را پست گردانیده از شرش در امان مباش

بالاخره خودم را کوچک و ذلیل بدانم یا ندانم؟؟؟

اما وجه افتراق؛

آنجا که گفته نفس خود را پست بشمار یعنی تکبر مکن و خود رااز بقیه بهتر ندان ولو اینکه مقامات بالا باشی مبادا نفست سرکش شود و از عبداله بودن خارج

مگر نه اینکه حضرت موسی علی نبینا و علیه السلام خود رااز سگی خوار راهم بهتر نمیدانست

موسایی که کلیم الله بود و چه حجمی از قرآن به ماجراهای او پرداخته…

مگر نه اینکه ابلیس از شیاطین خود رااز آدم بهتر دانست و بااین تکبر و سجده نکردن از اعلی به اسفل افتاد

 

اما آنجا که میگوید نفست را گرامی بدار و کوچک مکن و اهانت مکن چطور؟

یعنی بدان سرشت تو را پروردگارت ربک الاکرم آفریده و چون او والاست نفس تو هم والا مقامست که نباید باگناه کردن به او بی احترامی کنی و این نفس الهی راهمواره محترم شمار و امانتدار خدا باش تاوقتی جان به جان آفرین تسلیم نمایی و امانت را ادا کنی حق امانتش را

شادی روح امام و شهدا صلوات

تاسوعای سال۹۹

 نظر دهید »

علی علیه السلام

08 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

آه که وقتی احادیث شما را میخوانم در نهج البلاغه چه حس نیازشدیدی به شما و فرزندانتان پیدا میکنم

به علم شما که نور فکن زندگیم است 

به مدد شما مولاجان که در ورطه گناهم 

به اسوه گیری از فرزندتان عباس علیه السلام که باانکه برلب آب رسید و باآنکه میتوانست از امان نامه اش استفاده کند و حسین علیه السلام را ترک گوید اما چه وفادار پای عشق خود ایستاد 

کجا میشود یافت چنین یار باوفایی

خوشابحالش که خوب فکر کرد در زوال این دنیا و چه خوب نامی از خود بجاگذاشت 

از اسب باسر به زمینش زدند اماهیهات که چه سربلندبود و سربلند تر گشت

سلام خدا برتو ای اباالفضل ای پرچم گردان لشکر حسین 

ای که بی تو حسین بی تاب شد

السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمومنین و للحسن و الحسین…

یا وجیها عند الله اشفع لنا عندالله

 

 نظر دهید »

حسینیّه قرآنی

08 شهریور 1399 توسط طرفه اصفهاني

 بسم رب الحسین الحبیب العزیز؛

آیه های قرآن راخواندم 

کیف بردم

اما

اما 

کاش زودتر میفهمیدم و درک میکردم

که منظور خدا زبرخی خطابها چیست و به کیست وبرای کیست!

آنگاه میفهمی که به روضه اش رفته باشی و با اشک پیمانی بااو ببندی 

گویا 《 و هو الذی یتوفاکم باللیل و یعلم ماجرحتم بالنهار 》

شامل تو میشود ای حسین
گویا گناه ما باعث شرم ماست مقابلت حسین
کاش عمق یابد این شرم تا حال من شود سرمد پیشت
《هووالذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور》
گویاخدا فرو فرستاده این آیه رابرای صلوات بر گریه کنندگان محب به تو حسین
تفسیر میشود انگار آیه آیه قرآن
وقتی که پاز روضه ات برون نهم به توحسین
از سوی حضرت حق سورة الرحمن نزول يافت
گویامطالبه میکندحضرتش ( که یک به میان آیه میپرسد)از آلآءحسین
تا نشوی عزادار حسین ای دل مشَوی
محرم اسرار حق در تفسیر قرآن به حسین
حسین اباعبدالله ،حسین بنده پروری بخدا

بفدایت وقتی که بر سر نیزه قران خواند سرت

آن سربی پیکرت

به فدای لب و دندان تو و لعنت به منکران ظالم تو

 

 

 نظر دهید »

امام سجاد ( علیه السلام ) در دل شب با خدا چه می گفت؟

05 تیر 1393 توسط طرفه اصفهاني

اصمعی می گوید: در مکه بودم ؛ شبی بود ماهتابی؛ به هنگامی که طواف می کردم صدای زیبا وغم انگیزی گوشم را نوازش داد به دنبال صاحب صدا می گشتم که چشمم به جوان زیبا وخوش قامتی افتاد که دست در پرده ی خانه ی کعبه افکنده و چنین مناجات می کرد:

یا سیدی و مولای نامت العیون و غابت النجوم و انت الملک الحی القیوم لا تاخذک سنه ولا نوم غلقت الملوک ابوابها واقامت علیها حراسها وحجابها و قد خلی کل حبیب بحبیبه وبابک مفتوح للسائلین فها انا سائلک ببابک مذنب فقیرخاطئ مسکین جئتک ارجو رحمتک یا رحیم وان تنظر الی بلطفک یا کریم!

ای بزرگ وای آقای من! ای خدای من! چشم های بندگان به خواب فرو رفته و ستارگان آسمان یکی بعد از دیگری سر به افق مغرب گذارده واز دیده ها پنهان می گردند وتو خدای حی و قیومی هرگز خواب سنگین وخفیف دامان تورانمی گیرد.

پادشاهان درهای قصر های خویش را بسته و حاجبان بر آن ها گمارده اندِ؛هر دوستی با دوستش خلوت کرده تنها در خانه ای که برای سائلان گشوده است در خانه توست.هم اکنون به در خانه توآمده ام خطاکار و مستمندم؛ آمده ام از تو امید رحمت دارم ای رحیم! آمده ام نظر لطفت را می طلبمای کریم!

سپس اشعاری خواند و گفت:

الهی و سیدی و مولای! ان اطعتک بعلمی و معرفتی فلک الحمد والمنه علی و ان عصیتک بجهلی فلک الحجه علی!

خدای من؛ آقا و مولای من! اگر از روی علم تو را اطاعت کردم حمد شایسته توست ورهین منت توام و اگر از روی نادانی معصیت کرده ام حجت تو بر من تمام است …

بار دیگر سر به آسمان برداشت و با صدای بلند گفت:

یا الهی و سیدی و مولای ما طابت الدنیا الا بذکرک و ما طابت الاخره الا بعفوک و ما طابت الایام الا بطاعتک و ما طابت القلوب الا بمحبتک وما طابت النعیم الا بمغفرتک !

ای خدای من و ای آقا ومولای من دنیا بی ذکر تو پاکیزه نیست و آخرت بی عفو تو شایسته نیست روزهای زندگی بی طاعتت بی ارزش است و دل ها بی محبتت آلوده و نعمت ها بی آمرزشت ناگوار.

اصمعی گوید : آن جوان باز هم ادامه داد و آنقدر اشعاری تکان دهنده خواند و خواند تا بی هوش شد وبه روی زمین افتاد نزدیک او رفتم و به صورتش خیره شدم( نور ماهتاب در صورتش افتاده بود ) خوب دقت کردم ناگهان متوجه شدم او زین العابدین علی بن الحسین امام سجاد(علیه السلام) است.

سرش را به دامان گرفتم و سخت به حال او گریستم قطره ی اشکم بر صورتش افتاد به هوش آمدو فرمود: من الذی اشغلنی عن ذکر مولای؟ کیست که مرا از یاد مولایم مشغول داشته؟

عرض کردم اصمعی هستم ای سید و مولای من این چه گریه وچه بی تابی است؟تو از خاندان نبوت ومعدن رسالتی ؛ِمگر آیه تطهیر در حق شما نازل نشده؟

امام برخاست و نشست و فرمود: ای اصمعی هیهات هیهات! خداوند بهشت را برای مطیعان آفریده هر چند غلام حبشی باشد و دوزخ را برای عاصیان خلق کرده هر چند فرد بزرگی از قریش باشدمگر این سخن خدا را در قرآن نخوانده ای که فرمود:

فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ ولا یتسائلون…

اصمعی گوید: هنگامی که چنین دیدم او را به حال خود گذاشتم و کنار رفتم.

 4 نظر

عهد چهل روزه اعضای گروه با خدا

19 بهمن 1392 توسط طرفه اصفهاني

چهل روزاول :

نماز اول وقت-غیبت نکردن و استماع ننمودن -خواندن قرآن روزی 1 صفحه -مطالعه نیم ساعت کتاب-

چهل روز دوم :

ترک دروغ-روزی 5 دقیقه درد دل با امام زمان(عج)-ادامه خواندن  روزی 1 صفحه قرآن همراه با ترجمه- کنترل فکر با گفتن ذکر

چهل روز سوم:

مراعات نظافت فردی - ادامه تلاوت روزانه قرآن همراه با تدبر-اخلاق نیکو داشتن-

 1 نظر

تعاون

03 بهمن 1392 توسط طرفه اصفهاني

* اعوذ باالله من الشیطان الرجیم * بسم الله الرحمن الرحیم* و تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان*( سوره مائده / آیه 2 )

سلام بر مهدی (عج) امام عصر ما : وسلام بر اجداد و و پدرران پاک او و سلام خدا بر زهرای مرضیه دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و سلام بر مومنان و شما یی که بیننده ی این وبلاگ هستید.

تعاون و همکاری  در کارنیک و مورد رضای خداوند مورد تایید و تشویق قرآن است و باالعکس تعاون بر گناه و طغیانگری در آن مذموم شمرده شده است بنابراین عبادت های فردی  اگر چه در راه کمال مدد رسانند و هدف خلقت به شمار می روند اما از آن جا که کل نظام هستی به خاطر یکتا بودن ربشان امت واحده به شمار می روند باید همه باهم در تثبیت کلمه واحد و احد الله پیش بروند و اینکه ما برای فرج امام زمان (عج) دعا می کنیم و انتظار برای فرج عبادت شمرده شده از همین روست و این از علت های آن است و اینکه پیروان ادیان دیگر هر یک انتظار منجی و رهبر خود را می کشند در واقع از همین روست که البته اگر انحرافات فکری خویش را کنار بگذارند به راه مستقیم هدایت می شدند و از همین رو قرآن می فرماید *قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سوا بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و …* پس اگر همه عالم که خداوند را پروردگار حقیقی می دانند جمع شوند و حق گرایانه خدا را بپرستند آنگاه:*و لو ان اهل القری امنوا وتقوا لفتحنا علیهم برکات من السما و الارض* واینکه امروز وضع جهان اینگونه است چون*و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون*

 1 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مهدی باوران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

Random photo

آیات قدسی قرآن از زبان مقدس حسین علیه السلام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس