بسم رب آدم
گاهی به ذهنم میرسد شیطان که این همه سال با خدا دوست بود و او را عبادت میکرد، چطور حاضر شد ناگهان با او بهم زند و دیگر طعم سجده بر خدا را نچشد؟
بر فرض هم که چنین کرد آیا به دلش نیفتاد که لااقل طبق عادت بخواهد سجده ای بمحضر پروردگارش بکند؟
آیا دلش تنگ نمیشد؟
به خودم آمدم ، مرا با او چکار
فرق من با شیطان چیست؟اگر نافرمانی پروردگارم را کنم؟
آیا دل من هم تنگ شده برای او ؟ آیا متوجه هستم که با مافرمانی خودم را از او دور کرده ام
آیا وقت بازگشت من نرسیده؟
الم یأن للذین آمنوا ٱن تخشع قلوبهم لذکرالله و ما نزل من الحق و لا یکونوا کالذین اوتواالکتاب من قبل فطال علیهم الٱمد فقست قلوبهم و ان کثیرا منهم لفاسقون
( سوره حدید ،آیه ۱۶)
آيا كسانى را كه ايمان آوردهاند وقت آن نرسيده كه دلهاشان در برابر ياد خدا و آنچه ازحق فرود آمده خاشع شود، و چون كسانى نباشند كه پيش از اين كتاب آسمانى داده شدند اما زمانى دراز بر آنان گذشت پس دلهاشان سخت شد و بسيارى از آنان بدكار و نافرمانند؟!
اگر دلمان نرم شد توبه کنیم
آری
شاید شیطان هم به ذهنش رسید توبه کند ولی آنقدر پشت گوش انداخت که دلش سخت شد.
(رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک ان یحضرون )